بهترین فیلم ایندیانا جونز که هرگز ساخته نشد

بدترین ایندیانا جونز دنباله می توانست بهترین باشد

منظور من این نیست که به نوعی مبهم باشد. منظورم اینه که بدترین ایندیانا جونز، سال 2008 ایندیانا جونز و پادشاهی کریستال جمجمه، تکامل یافته (یا شاید devolved) از یک نسخه بسیار برتر از همان مفهوم. این تکرار از چهارم ایندیانا جونز – که تقریباً همه را دارد جمجمه کریستالیکاراکترها و تنظیمات کلیدی، همراه با مک گافین یکسان – چند سال قبل توسط یک فیلمنامه نویس نامزد جایزه اسکار با مشورت نزدیک با استیون اسپیلبرگ نوشته شد. اما هرگز تولید نشد.

عنوان می شد ایندیانا جونز و شهر خدایان. این فیلم توسط فرانک دارابونت، فیلمنامه نویس و کارگردان نوشته شده است رستگاری در شاوشنک و مسیر سبز، و بعدها توسعه دهنده و تولید کننده اجرایی مرده متحرک سریال تلویزیونی. دارابونت در اولین روزهای حضورش در هالیوود به عنوان نویسنده کار می کرد تواریخ ایندیانا جونز جوان، مجموعه تلویزیونی کوتاه مدتی که ماجراهای کودکی ایندی را در مواجهه با شخصیت های بزرگ تاریخ فاش کرد.

چه زمانی ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی در سال 1989 ساخته شد، بازیگران کلیدی فرنچایز – کارگردان اسپیلبرگ، تهیه کننده/نویسنده جورج لوکاس و ستاره هریسون فورد – همه آن را بر عهده گرفتند. سریال را به پایان می رساند. اما در عرض چند سال، هر سه مرد با درخواست طرفداران برای ساختن فیلم دیگری غرق شدند. در طول دهه 1990، زمانی که لوکاس روی آن کار نمی کرد جنگ ستارگان نسخه‌های ویژه یا پیش درآمدها، او ایده‌هایی را برای نسخه چهارم سرهم می‌کرد ایندیانا جونز، و او نویسندگان مختلفی را به همراه آورد تا مطالب را با او توسعه دهند.

بیشتر بخوانید: ایندیانا جونز یک قهرمان بزرگ است زیرا او یک شکست کامل است

احساس می‌کردند که محیط سریال‌های ماجراجویی دهه 1930 را که به‌عنوان پایه‌ای برای سریال اصلی عمل کرده بود، خسته کرده‌اند. ایندیانا جونز لوکاس با درک این موضوع – و تشخیص اینکه مرد اصلی آنها در حال پیر شدن است – احساس کرد که برای الهام گرفتن از یک منبع جدید به فیلم چهارم نیاز است. بنابراین او سریال را از دهه 1930 به دهه 1950 منتقل کرد و تصمیم گرفت همانطور که سه گانه اصلی ایندی از تصاویر اکشن شنبه شب وام گرفته شده بود، این چهارمین نیز ایندیانا جونز از داستان‌های اصلی دهه 1950 می‌دزدید: یعنی فیلم‌های علمی تخیلی پارانوئیدی درباره وحشت اتمی و تهدیدات بیگانه. بر این اساس، در حالی که لوکاس در پروژه از میان چندین نویسنده نویسندگی می چرخید، او مدام به آنها دستور می داد که به همان دسته از ایده ها بازگردند: ایندیانا جونز در حال نبرد با روس ها و مواجهه با شواهدی از حیات بیگانه در میان تمدن های باستانی.

این دستورالعمل ها در سال 1995 به جب استوارت منتهی شد ایندیانا جونز و مردان نعلبکی از مریخ فیلمنامه، که برخی از همان عناصری را که در آن منتهی شد را نشان می داد پادشاهی جمجمه کریستالی – از جمله زنده ماندن ایندی از آزمایش بمب هسته ای با پنهان شدن در داخل یخچال سربی – اما به طور مستقیم تر در مورد مبارزه با بیگانگان و بشقاب های پرنده ایندی بود. اما بعد روز استقلال در سینماها باز شد و رعد و برق پروژه را قبل از اینکه از زمین خارج شود ربود. به دستور اسپیلبرگ، لوکاس این پروژه را برای مدتی در دستور کار قرار داد.

دارابونت را وارد کنید که در اوایل دهه 2000 به فیلم پیوست و با توجه به او، تمام یک سال از زندگی خود را صرف ساختن یک کاردستی کرد ایندیانا جونز فیلمنامه در حالی که او “بسیار نزدیک با استیون اسپیلبرگ کار می کرد.”

“[I] تمام اشتیاق و مهارتم را به کار گرفتم و دادم [Spielberg] دارابونت بعداً گفت: فیلمنامه ای که او آن را دوست داشت.

برای خواندن این اسکریپت، درک دلیل آن است. (لازم نیست یک باستان شناس صلیبی باشید تا آن را پیدا کنید، فقط عنوان آن را در گوگل سرچ کنید و درست ظاهر شود.) چه چیزی در مورد دارابونت جذاب است. ایندیانا جونز و شهر خدایان فیلمنامه فقط این نیست که چقدر خوب است – و همینطور است عالی – اما چقدر بهتر از پادشاهی جمجمه کریستالی (حداقل روی کاغذ) با دسته ای تقریباً یکسان از داستان و عناصر موضوعی.

در اینجا برخی از جالب ترین تفاوت های این دو وجود دارد …

ایندیانا جونز و شهر خدایان یک فیلمنامه عالی است پس چرا لوکاس، اسپیلبرگ و فورد موفق نشدند؟

به گفته دارابونت، اسپیلبرگ می خواست. سالها بعد، دارابونت گفت اسپیلبرگ «آماده فیلمبرداری آن بود… قرار بود فیلم بعدی او باشد. او به من گفت این بهترین فیلمنامه ای است که از آن زمان خوانده است مهاجمان کشتی گمشده. این یک نقل قول است و من همیشه آن را ارزشمند می دانم.»

با این حال، لوکاس رزروهایی داشت. دارابونت به یاد می آورد: «جرج لوکاس آن را خواند، دوستش نداشت، و آب یخ را روی کل آن انداخت. «این پروژه در آتش سوخت. من و استیون در روزی که آن تماس را گرفتیم شبیه قربانیان تصادف به نظر می رسیدیم. من مطمئناً استیون را برای آن مقصر نمی دانم. او در موقعیتی نبود که بتواند جورج را زیر پا بگذارد و حتی اگر می توانست او را زیر پا نمی گذاشت. او و جورج برای مدت طولانی دوستان صمیمی بودند و سال‌ها توافق کردند که هیچ فیلمی از ایندیانا جونز ساخته نمی‌شود مگر اینکه هر دو کاملاً روی فیلمنامه توافق کنند. بعد از تمام امیدها و تلاش های من، این یک شگفتی وحشتناک بود.»

دارابونت همچنین گفت که شکست شهر خدایان از نظر عاطفی ویرانگر بود و آن را “دلیل اصلی” نامید که او از اجرای کنسرت های نویسندگی کار در ازای اجاره دست کشید و شروع به تمرکز کامل روی پروژه هایی کرد که می توانست کنترل کند. بنابراین نه تنها یک بازی بزرگ بالقوه را از دست دادیم ایندیانا جونز در ادامه، ما همچنین فیلمنامه های دیگری را که ممکن است دارابونت بعد از آن نوشته باشد، از دست دادیم. در عوض، آنها برای همیشه گم می شوند، مانند صندوق عهد در یک انبار عظیم ارتش پر از جعبه های بدون علامت.